همه می تونیم

بالاخره لاغر میشم

همه می تونیم

بالاخره لاغر میشم

توهم واقعیه یک تو پولوووووووووو

سلام این روزا انقدر بیکارم هی آپ میکنم و امروز می خوام یه آرزویی که در آینده به حقیقت می پیوندرو براتون تعریف کنم داستان از کجا شروع میشه یه روز صبح از خواب بلند میشی میری جلو آینه میبینی به این کیه میبینی یه مانکن خوشتیپ و خوشکل با اینکه موهاش ژولیدست اما خیلی خوش هیکل کلی خودت تحسین میکنی امشب مهمونی هم دعوتی و کلی عجله داری وارد هال میشی میبینی خا نواده با چشای حدقه زده نگات میکنن میگن نیلوووووووووووووووووووو آفرین دیگه یه دختر خوشکل و ما ما نی شدی حالا بهت پول میدم بری خرید تا منم هی نکشونی این خیاطی اون خیاطی تا یه لباس بدوزی بعد کلی ذوق میکنی لباس میپوشی و به خیا بون میری جلوی ویترین مغازه وای میستی صورتت میچسبونی به شیشه تا بری حسرت بخوری وای اندازم نیست صاحب فروشگاه میگه میتونم کمکتون کنم در اون موقع شما میگی دارم رنگش انتخاب میکنم لازم نیست بگی اندازم چیزی دارین یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ توجه کردین وقتی تو اتاق پرو هستسن کلی بالا پایین میپرین و قربون صدقه خودتون میریم هی میگین خوشکل خوشتیپ جیگرتو بخورم بعد با متانت تمام خریدتون میکنین و با ذوق سرشار به طرف خانه حرکت میکنین حالا گرسنهههههههههههههههههههه سر غذا دیگه نمیگین حالا که لاغر شدم میترکونم میگین حالا که انقدر لاغری فایده داره به اندازه میخورم اما هر چی دوست دارم میخورم خلاصه شب میشه میری مهمونی تمام کسایی که خیلی وقته ندیدنت میگن وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چقدر لاغر شدی خوشکل شدی بعد تا نصفه شب ازت سوالای فنی میپرسن چطوری چقدر بودی ؟چقدر لاغر شدی چه رژیمی؟ چه ورزشی؟؟؟؟؟؟بعد تازه چند کالری هم میسوزونی . موقع شام میشه انقدر تعریف کردن لاغر شدی مگه از گلوت چیزی پایین میره خلاصه یه ذره میخوری میای کنار و تا آخرین لحظه میشنوی آفرین آفرین و تا عمر داری هوس چاقی به سرت نمیزنه و کلی برنامه دیگه واقعا چقدر خوب میشه و میشه هممون میتونیم راستی یه لحظه تصور کنین همون دختر توپولو از خواب بلند میشه تو آینه نمی تونه خودشو نگاه کنه میگه وای بازم مهمونی نههههههههه من نمیام کلی اصرار ما مان بیا برات یه چیزی میخرم بپوشی کل مغازه های شهر رو زیرو رو میکنی آخرشم یه چیزی که خوشت نیومده میگیری میای تلپ میشینی میری مهمونی همه دستور رژیم غذایی بهت میدن همه دکتر میشم بقیرو با حسرت نگاه میکنی دق میکنی شام میشه از حرصت 10 برابر میخوری لباس 2 ایکس لارجت نگاه میکنی بازم میخوری صبح میری رو وزنه 10 برابر اضا فه کردی جواب آزمایشت میگیری میبینی مرض هم داری متم میگیری بدبخت آخرش میمیری اما نه این چاقالو تصمیم گرفته یه مانکن شه بشه همون دختر اول داستان پس میگه من می توووووووووونم و اون خیلی وقته شروع کرده دوست داره تمام تپل ها رو کمک کنه اگه همراهیش کنن خوشحال میشه چطور بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه این واقعا یه توهم نبود و می تونم ...باور کنین
نظرات 1 + ارسال نظر
عباس شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:47 ب.ظ http://konkorebargh.blogsky.com/

سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی رو ایجاد کردی امیدوارم یه سر به من بزنی .روی تبلیغات هم کلیک کن موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد